بهشاد بلا 91/02/31
درود پسرم الان مدت یک ماه است که بابا بهنام رفته خارج الان ترکیه است برایت یک ب ام و خریده است تو خیلی دوسش داری و براش دلتنگی چریشب دیدم داری گریه می کنی گفتم چی شده مامانی گفتی دلم برای ب ام و تنگ شده من فکر کردم دلتنگ بابا بهنامی گقتی اره ولی بیشتر برای ماشینم دلتنگم . دیشب داشتیم فیلم ایزل را می دیدیم تو شیطانی کردی بابا عادل عصبانی شد و تو را دعوا کرد گفتی حرف زشت زدی هرچی بهت چیزی نمی گویم از رو نمی روی اعصبانی هستم بابا عادل حرفم را گوش کن. ما کلی خندیدیم . دندانپزشکی هم رفتی دندانت را پانسمان کردی با گریه و داد و بیداد وقتی تمام شد گفتی خانم دکتر پس کو جایزه من گفت جایزه هم می خواهی گفتی اره دیگه پسر خ...
نویسنده :
مامان شیدا
11:51